آیه

قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَلَكِن قُولُواْ أَسْلَمْنَا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِى قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

ترجمه

آن اعراب بادیه نشین گفتند: ما ایمان آورده ایم، به آنان بگو: شما هنوز ایمان نیاورده اید، بلكه بگوئید: اسلام آورده ایم و هنوز ایمان در دلهاى شما وارد نشده است و اگر خدا و رسولش را اطاعت كنید، خداوند ذرّه اى از اعمال شما كم نمى كند. همانا خداوند آمرزنده مهربان است.

نکته‌ها

مراد از اعراب، بادیه نشینانند كه بعضى آنان مؤمن بودند، چنانكه در سوره ى توبه از آنان تجلیل شده است: «و مِن الاَعراب مَن یُؤمن بِاللَّهِ و الیومِ الآخر»(128)، ولى بعضى از آنان خود را بالاتر از آنچه بودند مى پنداشتند و ادّعاى ایمان مى كردند، در حالى كه یك تازه مسلمانى بیش نبودند.
تفاوت اسلام با ایمان
1. تفاوت در عمق.
اسلام، رنگ ظاهرى است، ولى ایمان تمسّك قلبى است. امام صادق صلى الله علیه وآله به مناسبت آیه ى «و مَن اَحسَنُ من اللَّه صِبغَة»(129) فرمود: رنگ الهى اسلام است، و در تفسیر آیه ى «فقد استَمسَك بِالعُروَة الوثقى »(130) فرمود: تمسّك به ریسمان محكم الهى، همان ایمان است.(131)
2. تفاوت در انگیزه.
گاهى انگیزه ى اسلام آوردن، حفظ یا رسیدن به منافع مادّى است، ولى انگیزه ى ایمان حتماً معنوى است. امام صادق علیه السلام فرمودند: با اسلام آوردن، خون انسان حفظ مى شود و ازدواج با مسلمانان حلال مى شود، ولى پاداش اخروى بر اساس ایمان قلبى است.(132)
3. تفاوت در عمل.
اظهار اسلام، بدون عمل ممكن است، ولى ایمان باید همراه عمل باشد، چنانكه در حدیث مى خوانیم: «الایمانُ اِقرارٌ وعَمَل و الاسلام اِقرارٌ بلاعَمَل»(133) بنابراین در ایمان، اسلام نهفته است، ولى در اسلام ایمان نهفته نیست.
در حدیث دیگرى، اسلام، به مسجد الحرام وایمان به كعبه تشبیه شده كه در وسط مسجدالحرام قرار گرفته است.(134)
امام باقرعلیه السلام فرمود: ایمان، چیزى است كه در قلب مستقر مى شود و انسان به وسیله آن به خدا مى رسد و عمل، آن باور قلبى را تصدیق مى كند. ولى اسلام چیزى است كه در گفتار و رفتار ظاهر مى گردد، گرچه در قلب جاى نگرفته باشد.(135)
4. تفاوت در رتبه.
در حدیث مى خوانیم: ایمان، بالاتر از اسلام و تقوا، بالاتر از ایمان و یقین، بالاتر از تقوا است و در میان مردم چیزى كمیاب تر از یقین نیست.(136)
128) توبه، 99.
129) بقره، 138.
130) بقره، 256.
131) كافى، ج 2، ص 14.
132) كافى، ج 2، ص 24.
133) كافى، ج 2، ص 24.
134) كافى، ج 2، ص 52.
135) كافى، ج 2، ص 26.
136) كافى، ج 2، ص 51.

پیام‌ها

1- به هر ادّعا و شعارى گوش ندهیم. «و قالتِ الاَعراب آمنّا»
2- ادّعاهاى نابجا را مهار كنیم. «قل لم تؤمنوا»
3- هر كس حریم خود را حفظ كند و بیش از آنچه هست خود را مطرح نكند. «قولوا اَسلَمنا»
4- اسلام، امرى ظاهرى است، ولى ایمان، به دل مربوط است. «فى قلوبكم»
5 – با مدّعیان كمال باید به گونه اى سخن گفت كه از رسیدن به كمال ناامید نشوند. «و لمّا یَدخُل الایمان فى قلوبكم»
6- راه رسیدن به ایمان، اطاعتِ عملى است، نه ادّعاى زبانى. «لما یدخل الایمان… و ان تُطیعوا اللَّه و رسوله…»
7- اطاعت از پیامبرصلى الله علیه وآله در كنار اطاعت از خدا آمده است و این نشانه ى عصمت پیامبر است كه باید او را بدون چون وچرا اطاعت كرد. «ان تُطیعوا اللَّه ورسوله»
8 – خداوند، عادل است وذرّه اى از پاداش عمل انسان را كم نمى كند. (مدیریّت صحیح آن است كه ذرّه اى از حقوق دیگران كم گذاشته نشود.) «لا یَلِتكم من اعمالكم شیئاً»
9- اطاعت از خدا و رسول، زمینه دریافت بخشش و رحمت الهى است. «تطیعوا… انّ اللّه غفور رحیم»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *