آیه
إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهُ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً
ترجمه
همانا كسانى كه با تو بیعت مى كنند، در واقع با خدا بیعت مى كنند، دست خداوند بالاى دست آنهاست، پس هر كس پیمان شكنى كند، به زیان خود پیمان مى شكند و هر كس به آنچه با خداوند عهد بسته وفا كند، خداوند به زودى پاداش بزرگى به او خواهد داد.
نکتهها
«بیعت» به معناى پیمان و تعهّد است. كسى كه با دیگرى بیعت مى كند، گویا مال و جان خود را براى اهداف او در معرضِ بیع و فروش قرار مى دهد.(13) چنانكه جابربن عبداللّه انصارى مى گوید: ما در آن روز بیعت رضوان زیر درخت با پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله تا مرز جانبازى و عدم فرار، بیعت بستیم.
براى بیان لطف به وفاداران، در این آیه دو تعبیر آمده است: یكى «یداللّه فوق ایدیهم» و دیگرى «اجراً عظیما» ولى براى بیان قهر نسبت به پیمان شكنان، یك تعبیر آمده است. «ینكث على نفسه»
13) تفسیر مجمع البیان.
پیامها
1- ایمان به پیامبر و نصرت و تكریم او باید به صورت یك تعهّد و جریان همیشگى باشد، نه برنامه اى موقّت و موسمى. «تعزّروه و توقّروه… ان الّذین یبایعونك»، (قالب مضارع، نشان دوام و استمرار است)
2- بیعت گرفتن از مردم، منافاتى با توحید و توكّل ندارد. «یبایعونك»
3- عمل و تصمیم پیامبر، همان اراده و خواست خداوند است و پیامبر به چیزى جز اراده الهى اقدام نمى كند. «الّذین یبایعونك انما یبایعون اللّه»
4- بیعت با پیامبر، بیعت با خداست. «یبایعونك… یبایعون اللّه»
5 – رهبر مسلمانان باید در شرایط بحرانى بر وفادارى مردم تأكید ورزیده و از آنان مجدداً پیمان بگیرد. (از قرائن و شأن نزول آیه استفاده مى شود كه پیامبر اسلام در شرایط بحرانى قبل از صلح حدیبیّه، از مردم بیعت گرفت.)(14)
6- حمایت رهبرى الهى، حمایت خداوند را در پى دارد. «یبایعونك… یداللّه فوق أیدیهم»
7- به بیعت و حمایت مردم مغرور نشوید كه قدرت خدا، بالاتر از هر قدرتى است. «یداللّه فوق أیدیهم»
8 – خداوند به حمایت كسى نیازى ندارد، پس، از پیمان شكنى بپرهیزید كه با خدایى طرف هستید كه فوق قدرت هاست . «یداللّه فوق أیدیهم فمن نكث…»
9- پیمان شكنى، خودشكنى است. «فانّما ینكث على نفسه»
10- عاقبت خوبان و بدان را براى مردم بیان كنید تا خود با مقایسه انتخاب كنند. «فمن نكث… و من اوفى…»
14) تفسیر راهنما.